۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

مطالبی در خصوص انگل ها،کاری ازدانشجویان دکتر احمدی

معرفی:
Giardia canis یک تک سلولی تاژکدار است که در جانوران کوچک بیماری اسهال را سبب می شود.

پاتوفیزیولوژی:
طریقه ی انتقال این تاژکدار راه مدفوعی- دهانی می باشد و یک انگل حیوانی محسوب می شود . مرحله ی بیماری زایی در این ارگانیسم giardia oocyst می باشد و وقتی که بلعیده شود در روده ی کوچک به شکل یک تروفوزوئیت (trophozoite) در خواهد آمد که به موکوز روده ای حمله کرده و با روده در جذب مواد غذایی ، ویتامین ها و چربی به رقابت می پردازد که پی آمد این رقابت عدم جذب کامل و صحیح این مواد است.

علائم ظاهری:
Giardia در سگ و گربه و به خصوص توله سگ ها و بچه گربه ها بیماری ایجاد می کند و به دلیل آشکار نشدن این بیماری ، شیوع آن زیاد می باشد و دلایل متعددی نیز عدم آشکار شدن این بیماری را شرح می دهند که عبارتند از :
- ناتوانی در شناخت ارگانیسم ها
- دفع متناوب و دوره ای
- فقدان تکنیک های آزمایشگاهی
و این موارد سبب شده اند که ژیاردیا در لیست های مختلف تشخیصی قرار داده نشود.
از علائم بالینی و اولیه ی این بیماری در سگها می توان به کاهش وزن بدن بدون کاسته شدن اشتها اشاره کرد.

تشخیص بیماری (Diagnosis):
ژیاردیا را می توان از طریق مشاهده ی oocyst و یا trophozoite در مدفوع روان تشخیص داد و تکرار آزمایش مدفوع برای بیش از 3 تا 5 روز متناوب احتمال شناسایی یک نمونه ی مثبت را افزایش می دهد.
تروفوزوئیت ها را عموماً نمی توان در مدفوع روان مشاهده کرد ولی جانورانی که به طور متناوب اسهال می شوند ممکن است به دلیل بیماری ژیاردیا باشد . اگر چه وجود تروفوزوئیت ها در مدفوع جانور این بیماری را آشکار خواهد کرد اما عدم وجود آن نیز دلیلی بر عدم ابتلا به بیماری نمی باشد از این رو بهتر است علاوه بر آزمایش مدفوع ، نمونه هایی از شیره ی روده ی جانور نیز مورد آزمایش قرار گیرد و ازلحاظ وجود تروفوزوئیت ها بررسی شود.
از روش های دیگر تشخیص می توان به آزمایش ELISA اشاره کرد که از طریق اندوسکوپی و ردیابی آنتی ژن ها ی ژیاردیا در مدفوع می تواند تا بیش از 96% این بیماری را تشخیص دهد. روش دیگری که وجود دارد و در مقایسه با ELISA قدرت تعیین کنندگی بیشتری دارد و به خصوص در سگ ها و گربه ها می توان از این روش بهره برد به " تست تمرکز سولفور روی " (ZSCT) معروف است.

عنوان: اپيدميولوژي وكنترل مالاريا

مالاريا يكي از بيماريهاي انگلي مهم منتقله بوسيله بند پايان بوده وعامل مسبب آن پلاسموديوم و ناقل آن پشهاي به نام آنوفل مي باشد اهميت مالاريا به دلايل شيوع زياد و مرگ و مير قابل توجه در بعضي مناطق ميباشد و ضمناً به علت ايجاد كم خوني و ضعف و عودهاي مكرر باعث اتلاف مقدار كار شده و در وضع اقتصادي و كشاورزي اثر ميگذارد .

عامل بيماري زا :

عامل بيماري يك نوع پرتوزوئي خوني به نام پلاسموديوم Plasmodium ميباشد و انواع انساني آن فاليسپادوم ،‌ويواكس ، مالاريه ، اوال هستند و نوع اوال در ايران وجود ندارد وهر يك ازاين انواع داراي سوشهائي مي باشد . .

سير تكاملي پلاسموديوم در انسان :

با گزش لانوفل آلوده اسپدوزوئيست وارد بدن شده و در سلولهاي كبدي جايگزين مي شود و در اين مرحله سنجي انگل شروع به نمو وتزايد مينمايد و بعداً مقداري از انگل وارد خون شده ومرحله خوني راايجاد مينمايد ،‌ممكن است مرحله سنجي ادامه يابد ودر نتيجه باعث عودهاي بعدي بيماري گردد ولي در نوع فالسيپادم داراي مرحله سنجي يا دوره خارج از گلبولي نيست و بدين علت داراي عود حقيقي بيماري نمي باشد دوره خوني داراي دو قسمت غير جنسي و جنسي است .

دوره غير جنسي :

با ورود انگل به داخل گلبولهاي قرمز شروع به نمو نموده و بالاخره تقسيم شده و چند انگل ايجاد مي شود و با پاره شدن گلبولهاي قرمز انگل دار ، انگلهاي جديد وارد خون و گلبولهاي قرمز مي شوند و اين دوره ادامه پيدا مي كند ،‌وجود دوره خوني غير جنسي باعث بيماري زائي براي انسان مي گردد و شناسائي اختلافات اين دوره در انواع پلاسموديوم ها ارزش تشخيصي و آزمايشگاهي دارد .

دوره جنسي :

مقداري از انگلها كه وارد گلبول قرمز مي شوند ايجاد انگل جنسي يا گامتوسيت مينمايند كه به صورت نر يا ماده ميباشند و بايد بقيه سير تكاملي را در بدن پشه آنوفل طي نمايند و گرنه پس از مدتي در بدن انسان از بين مي روند و به طور كلي نقشي در بيماري زائي در انسان ندارند . ادامه دوره جنسي در بدن پشه آنوفل انجام مي شود با خوردن خون آلوده به وسيله پشه آنوفل در دستگاه گوارش آن عمل لقاح بين گامت نر و ماده انجام گرفته و انگل پس از نمو و تغييراتي مقدار زيادي اسپروزئيت ايجاد مي شود كه در غدد بزاقي پشه آنوفل متمركز ودر موقع نيش زدن آنوفل وارد بدن انسان مي شون وايجاد بيماري مي كنند .

بيماري زائي :

فقط مرحله غير جنسي خوني باعث بيماري در انسان مي شود .

دوره كمون :

دوره كمون بيماري مالاريا در ويواكس داوال معمولاً 4 روز ( يك نوع سوش ويواكس 10 – 8 ماه ) و در فالسيپارم 12 روز و در مالاريه 30 روز مي باشد .

علائم بيماري :

يكي از مشخصات مهم مالاريا وجود دوره حمله است وبيماري به صورت نوبه تظاهر مي كند و از مراحل سردرد – لرز و تب – عرق و مرحله بين حملات تشكيل شده ومتعاقب هم ايجاد مي شوند و مربوط به طول و وضع دوره سير تكاملي مرحله غير جنسي در بدن بيمار مي باشند تظاهر نوبه درمورد ويواكس واوال يك روز در ميان ( تب سه يك ) و در مالاريه دو ، روز در ميان ( تب چهاريك ) ، در فالسيپارم به طور روزانه و با يك روز در ميان مي باشد . از علائم مهم ديگر مالاريا بزرگي طحال وكمخوني است .

يكي از مشخصات مهم مالاريا وجود عود بيماري است و به طور كلي پس از مدتي مرحله حاد بيماري به علت ايجاد مصونيت مخصوص خفيف شده و از بين مي رود و بيمار براي مدتي فاقد علائم حاد مي باشد و پس از مدتي دوباره حمله بيماري عود پيدا ميكند وعلت آن وجود مرحله خارج از گلبولي است ،‌عود بيماري در مورد ويواكس معمولاً 3 سال و گاهي تا 7 سال و عود مالاريه معمولاً تا 7 سال و گاهي تا 40 سال مشاهده مي شود ، نوع فالسيپارم عود حقيقي ندارد و گاهي به علت وجود مرحله خوني غير جنسي تا 18 ماه وجود دارد .

عوارض :

بيماري مالاريا داراي عوارض مهمي است كه بيشتر در نوع فالسيپارم مشاهده ميشود مانند عوارض عصبي ، مغزي ، خوني ولي عارضه مهم وعمومي مالاريا كم خوني و عوارض مربوط به آن است .

تشخيص آزمايشگاهي :

مهمترين روش تشخيص مالاريا ، مشاهده انگل در خون مي باشد و مهمترين وسيله آزمايش گسترش ضخيم لام خون تهيه شده پس از رنگ آميزي است كه زودتر و بهتر وجود پلاسموديوم و گسترش نازك نوع پلاسموديوم را مشخص مي سازد .

منبع بيماري :

انسان بيمار است كه در خونش گامتوسيت وجوددارد به عبارت ديگر حاملين گامبوسيت منبع بيماري هستند گر چه در ميمون به طور آزمايشي بيماري خفيفي ايجاد مي شود ولي نمي تواند ميمون مخزني براي بيماري مالارياي انساني باشد .

راه سرايت :

بيماري به طور مستقيم به انسان منتقل نمي شود و در طبيعت به وسيله نيش آنوفل آلوده منتقل مي گردد ولي به طور نادر از راه جفت ممكن است به جنين منتقل گردد ، بيماري ممكن است با ترانسفوزيون و تزريق خون بيمار منتقل شود و اين موضوع مسئله اي در مناطق بومي مالاريا ايجاد مي كند .

انتقال مالاريا به وسيله خون چون داراي مرحله نسجي نيست در نتيجه عودي وجود نخواهد داشت .

انتشار بيماري در جهان :

قبل از انجام مبارزه اساسي در بعضي كشورها تقريباً نصف جمعيت دنيا در مناطق مالاريا خيز سكونت داشته اند و در حال حاضر در حدود ثلث جمعيت دنيا در مناطق مالاريا خيز ساكن مي باشند و اين نقاط اكثراً در مناطق حاره وتحت حاره قرار دارند .

در ايران :

قبل ازانجام مبارزه و ريشه كني مالاريا در حدود 60 درصد جمعيت در مناطق آلوده ساكن بوده و به طور كلي آلوده ترين مناطق ، منطقه گرمسير جنوبي و ساحلي درياي خزر بوده است .

سه نوع پلاسموديوم ويواكس ، فالسيپارم ، مالاريه در ايران وجود دارد . سه نوع آنوفلهاي ناقل مسام ( سوپر پيكتوس ساكاروي ، ماكولي پنيس ، در مناطق ساحلي درياي خزر و فلات مركزي و پنج نوع آنوفلهاي ناقل ( استفنسي ، فلوياتيليس ، كولي سي فايس ، سوپرپيكتوس ، ساكاروي ) در منطقهگرمسير جنوبي وجود دارند .

به علت اهميت مالاريا در ايران در حدود سال 1330 اقدام به مبارزه بروش سمپاشي واز سال 1336 مناطق تحت برنامه ريشه كني مالاريا قرار گرفت .

در حال حاضر مالاريا در قسمت مهمي از كشور يعني مناطق ساحلي درياي خزر و فلات مركزي ريشه كن شده و مواردي هم كه مشاهده مي شوند مربوط به منطقه گرمسير جنوبي مي باشند . در منطقه گرمسير جنوبي هنوز مالاريا به نحو قابل توجهي وجوددارد و مشكلاتي براي ريشه كني جلب توجه مي كند و مهمترين آنها مقاومت آنوفل استفنسي نسبت به حشره كش هاي كلره و مسئله عشاير و وضع اغييرات مسكن وخصوصيات آنوفلهاي ناقل مي باشد در حال حاضر در منطقه گرمسير جنوبي از سموم كاربامات ( بايگون ) براي سمپاشي استفاده مي شود و به طور كلي در مناطق مختلف ايران برنامه مراقبت و مبارزه داروئي ادامه دارد .

عوامل موثر در انتشار بيماري مالاريا :

عوامل متعددي در انتشار و اپيدميولوژي مالاريا موثرند و مهمترين آنها عبارتند از :

عوامل مربوط به انگل :

عواملي مانند طول عمر گامتوسيت ، قدرت آلوده كنندگي گامتوسيت براي آنوفلها ، طول دوره وجود گامتوسيت در خون انسان موثر مي باشند و نظر بااينكه نوع فالسيپارم براي طي سير تكاملي در بدن آنوفل احتياج به حرارت بيش از 20 درجه دارد بيماري بيشتر در مناطق حاره و تحت حاره مشاهده مي شود و چون نوع مالاريا كه داراي سير تكاملي طولاني در آنوفل مي باشد به طور نادر و پراكنده در مناطق وجود دارد و نوع اول فقط در آفريقا مشاهده مي شود و نوع ويواكس در منطقه بين 33 درجه عرضي و 65 درجه عرض شمالي وجود دارد . اختلالات عود بيماري از نظر اپيدميولوژي اهميت زياد دارد و به طور كلي در مناطق سمپاشي شده نوع فالسيپارم زودتر از بين مي رود و نوع مالاريه براي مدت نسبتاً طولاني در منطقه به علت عود طولاني باقي خواهد ماند .

عوامل مربوط به ناقل :

زندگي آنوفل داراي دو مرحله لاروي و بالغ مي باشد و مرحله لاروي در آب انجام مي گيرد و بيولوژي آنوفل ”أثير بسزائي در وضع اپيدميولوژي و انتشار مالاريا دارد و به طور كلي عوامل مهم مربوطه به قرار زير ميباشند .

تمام انواع آنوفلها بيماري مالاريا را منتقل نمي سازند و از 407 نوع آنوفل در دنيا 65 نوع آنوفل ناقل مي باشند ،‌حساسيت آنوفلها به انواع انگلهاي مالاريا متفاوت است .

خونخواري :

آنوفل اهميت زيادي دارد و فقط آنوفل ماده از خون تغذيه نموده و آنوفلهاي نر از شيره گياهان استفاده مي كنند . خونخواري آنوفل براي رشد و تخم گذاري لازم مي باشد .

آنوفلهايي كه بيشتر از خون انسان تغذيه مي نمايند در انتقال بيماري نقش مهمتري دارند .

عادت استراحت :

بعضي از آنوفلها در محلهاي سكونت انساني ويا محلهاي مربوطه مانند طويله ها استراحت مي كنند كه به آنها آندوفيل ( ENDOPHILE ) و برخي پناهگاههاي خارجي را ترجيح داده كه اگروفيل ناميده مي شوند ولي به طور كلي آنوفلها پس از هر خونخواري در محلهايي براي مدتي استراحتمي كنند .

از محل استراحت آنوفلها در محلهاي مسقف براي مبارزه با مالاريا استفاده شده ، چه استراحت آنوفلها برروي سطوح سمپاشي شده ممكن است باعث مرگ آنها شود .

حساسيت آنوفلها به حشره كشها :

تأثير حشره كشها برروي آنوفلها اهميت زيادي دارد و بالاخره موضوع ايجاد مقاومت نسبت به بعضي حشره كشها در بعضي از آنوفلها مطرح و مسئله مهمي براي ريشه كني مالاريا مي باشد .

جمعيت آنوفل :

شك نيست كه هر قدر جمعيت آنوفل خونخوار انساني بيشتر باشد ، خطر ايجاد بيماري بيشتر است در مطالعات وفور آنوفل با تعيين نسبت تعداد آنوفلها با انسان مشخص مي سازد و آنوفلهائي كه با وفور كمتري بتوانند بيماري را منتقل سازند خطرناكتر مي باشند . بالاخره عواملي نظير تكرر در خونخواري ، طول عمر ، عادت جفت گيري ، انتخاب منبع لاروي براي تخم گذاري ، قدرت پرواز و رشد و نمولاروها و غيره موثر مي باشند .

عوامل مربوط به انسان :

سن : به طور كلي مالاريا در كودكان كمتر از 6 ماهه نادر و در گروه 6 – 2 ساله بيشتر شايع است ، در مناطق شديداً آلوده وفور مالاريا در افراد بالغ كم شده و مربوط به وجود مصونيت و در نتيجه ابتلاي قبلي است مالاريا در بعضي مناطق به علت اختلاف در كار و پوشش در جنس مرد شايعتر مي باشد ، شغل در وضع ابتلا موثر است و به طور كلي در مشاغلي كه در مناطق آلوده متوقف مي شوند مثل كشاورزان بيشتر مشاهده ميشود .

در مالاريا مصونيت مادرزادي موقتي وجود دارد و پس از ابتلا نوعي مصونيت نسبي ايجاد مي شود كه در مالارياي ويواكس و مالاريه مشخص تر است .

عوامل اجتماعي مربوط به انسان :

به طور كلي اقداماتي كه بشر انجام مي دهد در وضع مالارياي مناطق موثرند مانند ، نقل و انتقالات كارگران ، خاك برداريها ،‌اقداماتي كه باعث ايجاد منابع لاروي ميشوند . مهاجرت مردم ، زندگاني عشايري ، وضع ساختمانها و سكونت و تغييرات آنها در وضع مالاريا و مبارزه با آن موثر مي باشد .

عوامل مربوط به محيط :

به طور كلي آنوفل شديداً تحت تأثير عوامل محيطي قرار دارد وممكن است برروي مرحله لاروي و يا بالغ موثر باشند ، مهمترين اين عوامل حرارت و رطوبت مي باشند كه برروي رشد انگل در آنوفل و در مراحل عمر آن موثرند فعاليت آنوفل با درجه حرارت مربوطه بوده و درمناطق مختلف طول دوره فعاليت متفلوت است . چنانچه در مناطق معتدله در حدود 4 – 3 ماه و در مناطق گرمسير ايران 9 – 4 ماه فعاليت آنوفل وجوددارد و در نتيجه انتقال بيماري در مناطق مختلف در فصول و ماههاي معيني انجام مي گيرد و اين موضوع از نظر مبارزه كمال اهميت دارد .

با شروع فصل سرما آنوفلها از فعاليت افتاده و در بعضي پناهگاههاي مناسب استراحت وحالت خمودگي پيدا ميكنند و اين وضع را ( خواب زمستاني Hibernation ) مي نامند ، در گرماي زياد نيز فعاليت آنوفلها كم مي شود .

به طور كلي رطوبت و حرارت در وضع بيولوژي آنوفل خصوصاً استراحت ، نيش زدن و ضمناً برروي مرحله لاروي آنوفل موثر است .

آب ، تأثير مهمي بر انتشار مالاريا دارد در مرحله لاروي آنوفل در آب مي باشد و هر نوع آنوفل منابع لاروي بخصوص را ترجيح مي دهند عدهاي در آب شيرين و بعضي در آب شور تخم گذاري كرده و به طور كلي مناطقي كه پر آب و يا داراي برنج كاري باشد فعاليت آنوفل بيشتر است .

در ارتفاعات زياد آنوفل و فعاليت آن كمتر است باد و باران در وضع آنوفلها موثرند .

بررسي و مطالعه مالاريا :

براي بررسي مالاريا در مناطق بايد مطالعات همه جانبه درباره آنوفلها و بيولوژي آنها وفور آنوفل ، بررسي درباره مراحل مختلف زندگاني آنوفل ، درباره محيط زندگاني انسان ، عوامل محيطي ،‌وضع بيماري در انسان وغيره بايد انجام گيرد و براي اندازه گيري درجه ابتلا در انسان از دو انديس بيشتر استفاده ميشود . انديس طحالي كه عبارت است نسبت درصد دارندگان طحال كه نسبت به گروههاي سني ،‌ممكن است مشخص شوند .

انديس پارازيتر كه عبارت از نسبت درصد دارندگان پلاسيموديوم در خون مي باشد كه بر حسب گروههاي سني ، مشخص مي شود و وجود پارازيت در افراد كمتر از يكساله داراي ارزش زيادي است چه مصرف وجودانتقال در آن سال در منطقه مي باشد . بر حسب انديس طحالي درجه بومي بودن بيماري در مناطق مشخص مي شود .

روشهاي مبارزه و پيشگيري مالاريا :

به طور كلي اقدامات متنوعي مي توان انجام داد كه مهمترين آنها عبارتند از :

مبارزه داروئي :

داروهاي متنوعي براي درمان و پيشگيري مالاريا وجود دارند كه مهمترين و بهترين آنها به قرار زير مي باشد . داروهاي گروه كلروكين ، آمودياكين كه در درمان حمله بيماري مالاريا موثر ولي برروي عود بيماري تأثير ندارند داروهاي گروه پريماكين ، كنيوسيد پريماكين برروي حمله بيماري موثر نيستند ولي برروي مرحله نسجي موثر بوده و در نتيجه از عود بيماري جلوگيري مي كنند اين داروها درنژاد سياه پوست و مخلوط ممكن است باعث هموليز خون و مرگ شوند و مصرف آنها بايد با احتياطات لازم انجام گيرد . گروه پريمتامين و داراپريم كه برروي بعضي مراحل نسجي وضمناً بي اثر كردن گامتوسيت ها موثرند .

براي پيشگيري از انتقال از پريماكين ،‌پريمتامين و يا كلروپروگوانيل به طور هفتگي استفاده مي شود براي درمان ومبارزه با بيماري روشهاي متنوع مبارزه داروئي وجود دارد .

بيماريابي :

بيماريابي در مالاريا به دو طريق انجام مي شود :

1- مراجعه بهورز هر ماه يكبار ( در مناطق آلوده هر 15 روز يكبار ) به كليه منازل روستاهاي تحت پوشش خانه بهداشت ( اصلي و قمر ) و تهيه نمونه خون از گروههاي زير جهت آزمايش (بيماريابي فعال )

- كليه افراد تب دار مشكوك

- كليه افرادي كه طي ماه گذشته تب داشته اند .

- كليه افرادي كه از مناطق آلوده به مالاريا به منطقه تحت پوشش خانه بهداشت آمده اند .

- كليه افرادي كه براي مدتي به مناطق آلوده به مالاريا مسافرت داشته و بعد مراجعت نموده اند .

- كليه بيماران درمان شده قبلي

2 – تهيه نمونه خون از بيماراني كه هنگام مراجعه به خانه بهداشت تب و لرز وعلائم مشكوك به مالاريا داشته اند جهت آزمايش ( بيماريابي غير فعال )

روش تهيه نمونه خون جهت آزمايش از نظر تشخيص بيماري مالاريا :

وسايل لازم : جعبه لام ، لام شيشه اي تميز ، پنبه هيدروفيل ، الكل ، لانست ، مداد مشكي و فرم بيماريابي مالاريا .

روش تهيه : معمولاً نمونه خون از انگشت سوم و يا چهارم دست چپ افراد ( در نوزدان و بچه هاي كوچك از پاشنه پا يا انگشت شصت پا ) بشرح زير تهيه مي شود :

ابتدا انگشت يا محل ديگري را كه بايد از آن نمونه خون تهيه شود با پنبه آغشته به الكل پاك نموده و صبر كنيد تا الكل خشك شود . سپس با لانست استريل يكبار مصرف با يك ضربه ، پوست قسمت داخلي نوك انگشت را سوراخ كرده و با فشاري مختصري به قاعده انگشت خون را خارج كنيد .بعد اولين قطره خون را با پنبه خشك پاك كنيد و مجدداً قاعده انگشت را فشار دهيد تا قطره خون بعدي خارج گرددوبلافاصله قبل از اينكه خون روي انگشت خشك شود با يك لام تميز قطره خون را روي لام منتقل نمائيد و اين عمل را سه بار ديگر تكرار كنيد تا مطابق شكل سه قطره خون در كنار لام نزديك بهم و يك قطره خون تقريباً در وسط لام قرار گيرد . سپس لام را در دست چپ قرار داده و بوسيله گوشه لام ديگري كه در دست راست مي گيريد سه قطره خون را با حركت دوراني به شكل يكدايره به قطر تقريبي يك سانتي متر در آوريد . ( گسترش ضخيم )

و قطره وسط لام را نيز با لبه همان لامي كه در دست راست داريد با زاويه 45 درجه با حركت يكنواخت گسترده نمائيد ( گسترش نازك )

پس از خشك شدن نمونه خون ، با مداد مشكي يك خط كسري روي گسترش نازك كشيده ، بعد شماره روستا وشماره رديف بيمار را ( از فرم بيماريابي مالاريا ) به ترتيب در صورت ومخرج كسر بنويسيد و آنرا در جعيه لام قرار دهيد و مشخصات كامل فرد را در فرم بيماريابي مالاريا ثبت نمائيد .

توجه :

1 – دقت نمائيد با گوشه لامي كه نمونه خون را گسترش داده ايد براي نمونه هاي بعدي استفاده نكنيد و همچنين روي آن لام نمونه خون ديگري تهيه نمائيد .

2 – نمونه هاي خون تهيه شده را نبايد در مقابل نور آفتاب و با مجاورت الكل قرار داد .

زيرا عوامل بيماري زاي موجود در خون از بين مي روند .

روش بسته بندي نمونه هاي خون تهيه شده :

پس از پايان كار بايستي كليه نمونه هاي تهيه شده را به روش زير دسته بندي نموده و همراه با فرم بيماريابي مالاريا در اسرع وقت جهت آزمايش به مركز بهداشتي درماني بفرستيد .

ابتدا كاغذ كاهي را به قطعاتي متناسب با طول لام آماده كنيد سپس يك لام را روي لبه كاغذ قرار داده وحداقل يكبار كاغذ را دور آن بپيچيد به طوريكه تمام لام از كاغذ پوشيده شود و به همين ترتيب بقيه لامها را پيچانده مطابق شكل بسته بندي نمائيد و بعد مشخصات زير را روي بسته لام به ترتيب زير بنويسيد .

نم خانه بهداشت ، نام روستا ، شماره روستا ، تاريخ تهيه ، تعداد لام، نام بهورز .

2 – مبارزه با آنوفل ناقل بيماري :

الف : مبارزه با بالغ آنوفل :

براي از بين بردن بالغ آنوفل از سمپاشي ابقايي استفاده مي شود بدين صورت كه بهورز بايستي با استفاده از سموم حشره كشي كه داراي خاصيت ابقايي بوده و از طريق مركز بهداشتي درماني در اختيار خانه بهداشت قرار ميگيرد .‌كليه اماكن ثابت و موقت و پناهگاههاي محل استقرار و استراحت پشه آنوفل را در روستاهاي تحت پوشش به وسيله كارداني كه آموزش خواهد داد بخوبي سمپاشي نمايد ( زمان سمپاشي و روستاهايي كه لازم است سمپاشي شوند از طريق مركز بهداشتي درماني ابلاغ خواهد شد . )

نكات مورد توجه در سمپاشي :

1 – مطلع نمودن مردم روستا از تاريخ سروع سمپاشي

2- آموزش به مردم در مورد فوايد سمپاشي و جلب مشاركت آنها به منظور همكاري با كارگران سمپاش

3 – آموزش به مردم در مورد تخليه اثاثيه و لوازم منازل خود كه قرار است سمپاشي شود .

4 – آموزش به مردم در مورد دور نمودن حيوانات و افراد خانواده ( خصوصاً كودكان ) از محل به منظور جلوگيري از مسموميت با حشره كش

5 – آموزش به مردم در مورد جلوگيري از تماس غذا و مواد خوراكي و همچنين علوفه و خوراك دام و طيور با حشره كش

6 – آموزش به مردم در مورد عدم سفيد كاري ، نقاشي يا شستشوي ديوارهاي سمپاشي شده حداقل شش ماه پس از سمپاشي

7 –آموزش به كارگران سمپاشي در مورد استفاده از لباس كار ،‌دستكش ، كلاه ،‌ماسك و عينك دوره دار هنگام سمپاشي

8 – آموزش به كارگران در مورد جلوگيري از آلوده شدن آب روستا با حشره كش كه بدين منظور لازم است كارگران ، پمپ وساير لوازم سمپاشي را در گوشه اي شسته و آب آن را نيز با خاك بپوشانند .

9 – آموزش به كارگران در مورد نحوه مخلوط نمودن حشره كش با آب برابر دستور العمل ابلاغي با توجه به نوع حشره كش و نحوه استفاده از پمپهاي مخصوص سمپاشي و همچنين آموزش به آنان در مورد رعايت فاصله دست كارگر تا ديوار ( 45 سانتي متر ) هنگام سمپاشي

10 – نظارت بر كار كارگران هنگام سمپاشي

11 – ارجاع فوري افراديكه در اثر بي احتياطي مسوم شده اند به مركز بهداشتي درماني

ب : مبارزه با لارو آنوفل :

براي از بين بردن لارو آنوفل از سه روش استفاده مي شود :

1 – روش مكانيكي : شامل زهكشي آبهاي راكد ، پر كردن گودالها و باتلاقها ، سالم سازي چشمه ها و بركه ها ، اصلاح كناره هاي نهرها و كانالها ، اصلاح نوع آبياري ، گذاشتن سرپوش بر درب چاهاي كم عمق و درب بشكههاي آب آشاميدني و ….

عنوان: نوعي انگل براي بقاي خود، ميزبانش را دربرابر شكارچيان آسيب‌پذ

تحقيقات جديد نشان مي‌دهد نوعي انگل پس از ورود به بدن ميزبان آبزي خود، حس بويايي آن را ضعيف مي‌كند و آن را در برابر شكارچيان آسيب پذير مي‌سازد تا بتواند از اين طريق وارد بدن شكارچيان شده و مرحله جديد زندگيش را آغاز كند.

به گزارش سايت اينترنتي "لايو ساينس"، انگلها معمولا در طول دوره حيات به منظور تكميل چرخه زيستي خود، از يك ميزبان به ميزبان جديد راه مي‌يابند. محققان آلماني در مطالعه‌اي جديد متوجه شدند كرم انگلي موسوم به "پومفورينكوس لويس" دوران ابتدايي عمر خود را در بدن نوعي سخت پوست ميگو مانند ساكن آبهاي شيرين موسوم به "آمفي‌پاد" سپري مي‌كند و پس از رسيدن به سن باروري، از بدن آنها به بدن ماهي‌هايي كه از آنها تغذيه مي‌كنند منتقل مي‌شود.

تحقيقات قبلي نشان داده بود "آمفي‌پاد"هاي آلوده به انگل ياد شده هنگام روز در آبهاي آزاد پرسه مي‌زنند اما "آمفي‌پاد"هاي سالم همانند ساير سخت‌پوستان آبزي، هنگام روز خود را در مكانهاي تاريك مخفي مي‌كنند.

محققان دانشگاه "بن" آلمان براي يافتن علت اين وضعيت صدها "آمفي‌پاد" آلوده و غير آلوده را مورد آزمايش قرار دادند و در نهايت متوجه شدند اين انگل حس بويايي آمفي‌پادها را از كار مي‌اندازد و اين امر سبب مي‌شود آنها وجود ماهي‌هاي شكارچي را در نزديكي خود حس نكنند و به راحتي شكار اين ماهي‌ها شوند.

به گفته "سباستين بالداف"، اين نخستين باري است كه در طبيعت مشاهده مي‌شود يك انگل براي راه‌يابي از يك ميزبان به ميزبان ديگر، با دست‌كاري در حس بويايي ميزبان اول خود، او را به خودكاشي وامي‌دارد.

نتايج اين مطالعه در شماره ماه ژانويه نشريه بين‌المللي انگل‌شناسي "‪ "Parasitology‬به چاپ رسيده است.

عنوان: توكسوپلاسموزيس

تعریف :
توکسوپلاسموز بیماری‌ انگلی‌انسان‌ و حیوان‌ می‌باشد که‌ عفونت‌ اولیه‌آن‌، بدون‌ علایــم‌ بالینــی‌ است‌. شکل‌ حادبیماری‌ ممکن‌ است‌ با تـب‌ و بزرگی ‌غدد لنفـاوی‌ همـراه‌ باشد. علایم‌ مغزی ‌، ذات‌ الریه‌ ، ابتلای‌ عمومی‌ ماهیچه‌ها و مـرگ‌ از نشـانه‌های‌ اشکال‌ وخیم ‌بیماری‌ است‌ که‌ بندرت‌ دیده‌ می‌شود .
عفونــت‌ اولیه‌ مادران‌ در ابتدای‌حاملگـی‌ ممکن‌ است‌ باعث‌ ایجادعفونت‌ و مرگ‌ جنین‌ شود و یا این‌ که‌ منجر به‌ ضایعات‌ مغزی‌ ، بزرگی‌ و یا کوچکـی‌ جمجمـه‌ در نـوزاد گـردد; علایم‌فـوق‌ در هنـگام‌ تولـد مشهود و یا درمدت‌ کوتاهی‌ بعد از تولد، ظاهرمی‌شود.

مورفولوژي انگل :
انگل‌ دارای‌ اشکال‌ مختلفی‌ می‌باشد که‌عبارتند از:
۱- شکل‌ آزاد : شکل‌ آزاد انگل‌ که‌ درخون‌ و لنف‌ وجود دارد قوسی‌ شکل‌است‌ و سلولهای‌ مختلف‌ اکثر پستانداران‌ (به‌ جز گلبولهای‌ قرمز بدون‌ هسته‌) را مورد تهـاجم‌ قرارمی‌دهد.



2-کیست‌ کاذب‌ : به‌ سلول‌ هسته‌ دار حاوی‌ انگل‌، کیست‌ کاذب‌ گویند.
3-کیست‌ نسجی ‌: انگل‌ پس‌ از یکی‌ دوبار تقسیمات‌ داخل‌ سلولی‌ درسلولهای‌ هسته‌دار، به‌ قسمت‌های ‌مختلف‌ بدن‌ مثل‌ چشم ‌، قلب‌ ، ریه‌ ، مغز ، عضلـات‌ و کبـد می‌رود و در آنجا مستقر می‌شود و کیسـت‌ نسجی‌ (بافتی‌) راتشکیل‌ می‌دهد.


كيست بافتي توكسوپلاسما گونداي در مغز با اندازه ي 5 الي 50 ميكرون و با رنگ آميزي هماتوكسين & ائوزين (كيست اين انگل در تمام مناطق بدن مي تواند ايجاد گردد اما مهمترين مناطق عبارتند از مغز ، عضلات اسكلتي ، و عضلات قلبي )

4- اووسیست ‌: در نتیجه‌ سیر جنسی‌انگل‌ - که‌ در روده‌ گربه‌ و گربه‌ سانان‌ ایجاد می‌شود و از طریق‌ مدفوع‌ گربه‌ وگربه‌ سانان‌ دفع‌ می‌گردد.




چرخه‌ زندگی‌ انگل‌ :
الف ) سیکل‌ غیر جنسی :
انسان‌ یا هر میزبان‌ دیگری‌ با خوردن‌اشکال‌ اووسیستی‌ از طریق‌ سبزیجات‌،خاک‌، مواد غذایی‌ آلوده‌ با کیست‌نسجی‌ به‌ همراه‌ گوشت‌ و جگر و سایرنسوج‌ گاو، گوسفند، خوک‌، بز و پرنده‌آلوده‌ می‌شود. در روده‌ میزبان‌، انگل‌ به‌هر شکلی‌ که‌ وارد شده‌ (اووسیست‌ یاکیست‌ نسجی‌) آزاد می‌شود و حداکثرپس‌ از ۶ ساعت‌ از طریق‌ عروق‌ روده‌خود را وارد دستگاه‌ گردش‌ خون‌می‌کند، در این‌ هنگام‌ ارگانیسم‌ فقط سلولهای‌ هسته‌ دار خون‌ میزبان‌ را انتخاب‌ می‌کند و وارد سلول‌ هسته‌دارمیزبان‌ می‌شود، در سلولهای‌ هسته‌دار شروع‌ به‌ تقسیم‌ شدن‌ می‌کند (انگل‌ دراین‌ حالت‌ به‌ نام‌ کیست‌ کاذب‌ نامیده‌می‌شود). پس‌ از تقسیمات ‌، کیست‌کاذب‌ پاره‌ می‌شود و مجددا انگل‌هاآزاد می‌شوند و به‌ سلول‌ هسته‌ دار دیگری‌ حمله‌ ور شده‌ که‌ پس‌ از ۲ بارتقسیم‌ همراه‌ با خون‌ به‌ طرف‌ سایرقسمتهای‌ بدن‌ حرکت‌ می‌کنند و درآنجا مستقر می‌گردند و منجر به‌تشکیل‌ کیست‌ نسجی‌ (بافتی‌) می‌شوند.

ب) سیكل جنسی :
گربه‌ و گربه‌ سانان‌ با خوردن‌ نسوج‌آلوده‌ به‌ کیست‌ نسجی‌ مبتلا می‌شوند. در روده‌ گربه‌ کیست‌ نسجی‌ پاره‌ وانگل‌ آزاد می‌شود و به‌ نسوج‌ روده‌ حمله‌ می‌کند و درون‌ سلولهای‌ روده‌گربه‌ قرار می‌گیرد و شروع‌ به‌ تقسیم‌ کرده‌ سپس‌ سلولهای‌ روده‌ گربه‌ را پاره ‌می‌کند و خارج‌ می‌شود، بعضی‌ از این‌سلولها تبدیل‌ به‌ سلول‌ جنسی‌ یاگامتوسیت‌ می‌شوند. از ترکیب‌ سلول‌ جنسی‌ نر با ماده ‌، سلول‌ زایگوت‌ یاتخم‌ ، حاصل‌ می‌شود که‌ همراه‌ مدفوع‌ گربه‌ به‌ شکل‌ اووسیت‌ نارس‌ به‌ محیط بیرون‌ دفع‌ می‌گردد. در شرایط مساعد (درجه‌ حرارت‌ و رطوبت‌) اووسیست‌ ماهها و حتی‌ یکسال‌ زنده‌ می‌ماند. گربه‌ها بعد از آلوده‌ شدن‌ از مدفوع‌ خود اووسیست‌ دفع‌ می‌نمایند.



بیماری‌زایی :
الف ) فرم‌ اکتسابی :
در حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد موارد اکتسابی‌ دارای‌ عفونت‌ بدون‌ علایم‌ می‌باشند و در حدود ۲۰ درصد علایم ‌از جمله‌ تورم‌ غدد لنفاوی‌ به‌ خصوص ‌در ناحیه‌ گردن ‌، غدد تحت‌ فکی‌ و بناگوشی ‌، تب‌ ، سردرد و دردهای‌ عضلانی‌ مشاهده‌ می‌شود. ضایعات ‌چشمی‌ نیز در این‌ موارد مشاهده‌ شده‌است‌.

ب ) فرم‌ مادرزادی‌ :
چنانچه‌ مادری‌ در حین‌ بارداری‌ برای ‌اولین‌ بار به‌ توکسوپلاسموز مبتلا شود احتمال‌ ابتلای‌ جنین‌ نیز وجود دارد. اگر ابتلای‌ مادر در سه‌ ماهه‌ اول ‌بارداری‌ باشد در صورت‌ عبور انگل‌ از جفت‌ و رسیدن‌ به‌ جنین‌ در غالب‌ موارد ، منجر به‌ بروز عوارض‌ وخیم‌ یا سقط جنین‌ خواهد شد. عوارضی‌ نظیر عقب‌ ماندگی‌ ذهنی‌ و روانی‌ ، تشنج‌ و … از علایم‌ مهم‌ آن‌ محسوب‌ می‌شوند.

پیشگیری‌ و کنترل‌ :
1) عدم‌ مصرف‌ گوشت‌ کبابی‌ و نیم‌ پز احشایی‌ پرندگان‌ و پختن‌ کامل‌ غذاها و گوشت‌ در درجه‌ حرارت‌ ۶۰ درجه‌.
2) فریز کردن‌ (منجمد کردن‌) گوشت‌ در بـرودت 18- درجه‌ سـانتی‌ گـراد به‌ مـدت‌ ۱۰ روز.
3) معدوم‌ ساختن‌ مدفوع‌ روزانه‌ گربه‌ها و بچه‌ گربه‌ها قبل‌ از آنکه‌ اووسیست‌های‌ موجود در آن‌آلوده‌ کننده‌ شوند. مدفوع‌ این‌ حیوانات‌ را می‌توان‌ به‌ طرف‌ فاضـلاب‌ هدایت ‌کرد، سوزاند و یا عمیقـا دفـن‌ کرد. لانه‌ گربـه‌ها را بایستـی‌ روزانـه‌ با آب‌ جوش‌
ضد عفونی‌ کرد.
4) اجتناب‌ زنان‌ باردار از تماس‌ با گربه‌هایی‌ که‌ سابقه‌ تغذیه‌ آنها معلوم ‌نیست; اجتناب‌ این‌ گونه‌ زنان‌ از کارهای‌ باغبانی‌ و یا پوشیدن‌ دستکش‌ و شستشوی‌ دست‌ بعد از انجام‌ کار لازم‌ است‌.
5) شستشوی‌ دستها پس‌ از تماس‌ با گوشت‌ خام‌ و یا باغبانی‌ در محل‌ هایی‌ که‌ احتمالا آب‌ آن‌ محل‌ آلوده‌ به‌ مدفوع‌ گربه‌ها شده‌ است.
6) دور نگه‌ داشتن‌ غذاها از دسترس ‌حیوانات‌ به‌ خصوص‌ گربه‌.
7) شستن‌ دستها بعد از کارکردن‌، به‌خصوص‌ بعد از کار در مزرعه‌ و باغ‌.
FPRIVATE "TYPE=PICT;ALT=icon_cool.gif" شستن‌ کامل‌ و ضدعفونی‌ سبزیها ومیوه‌ها.
9) خودداری‌ از تماس‌ با خون‌ و وسایل‌ پزشکی‌ آلوده‌ به‌ خون‌.
10) آزمایش‌ کردن‌ خون‌های‌ اهدایی‌ از نظر آلودگی‌ به‌ توکسوپلاسموز.

درمان :
1) پیریمتامین ‌، سولفادیازین یا تری‌سولفاپیریمیدین‌ها به‌ مدت‌ 4-3 هفته‌ و اسید فولیک‌ برای‌ کاهش‌ عوارض‌ جانبی‌ پیریمتامین‌ غالباً تجویز می‌شوند.
2) کورتیکواستروئیدها ، در صورت‌ لزوم‌ ، برای ‌كاهش التهاب‌ استفاده مي شوند.

درتحقيقي كه روي 504 خانم آبستن در سال 2002 انجام گرفت شيوع سرمي IgG و IgM در بين 174 بيماري كه در بيمارستان هاي دولتي بررسي شده بودند و 330 بيماري كه در بيمارستان هاي مخصوص زنان بررسي شده بودن نشان داد كه شيوع IgG بسيار بيشتر از IgM مي باشد.

اين تحقيق نشان داد كه ريسك خطرزايي توكسوپلاسموزيس در خانم هاي با سن بالاي 30 سال بسيار بيشتر از خانم هاي 30 ساله و زير آن مي باشد. و نيز مشخص شد كه بيشترين شيوع سرمي در خانم هايي در جمعيت هاي هندي مي باشد.
رابطه ي بين زخم هاي منتشره ناشي از توكسوپلاسما گونداي در خانم هاي آبستن و شيوع سرمي مشخص شده توكسوپلاسموزيس در نوزادان نشان داده شده است. و نيز مشخص ساخته است كه شيوع سرمي توكسوپلاسموزيس در خانم هاي آبستني كه تجربه ي سقط جنين را داشته اند ( %3/47 ) و خانم هايي كه تجربه ي مرده زايي را داشته اند ( %7/66 ) و آنهايي كه بچه ي آنها دچار مشكلات چشمي بوده است ( %9/52 ) در مقايسه با خانم هايي كه اين مشكلات را نداشتند بسيار بالاتر مي باشـد.



عنوان: پروستوگونيموس

پروستوگونيموس يكي ازمهمترين انگلهاي بيماريزاي طيور بومي است كه در بورس فابريسيوس و اويدوكت زندگي ميكند وبا نشانه هاي درمانگاهي ازقبيل خروج تخمهاي باپوسته نازك از اويدوكت ويا خروج دايم سفيده ازآن و... همراه است وحتي باايجاد تورم پرده صفاق موجب مرگ حيوان ميشود.
دراين موارد بايد درقسمتهاي مربوط به جست وجوي كرم بالغ پرداخت ويا محتويات خارج شده را ازنظر وجودتخم كرم آزمايش كرد.

عنوان: جنبه‌هاي زندگي انگلي

چهره واقعی زندگی انگلی غالبا قابل لمس و درک نیست، زیرا روابط بین انگلها و میزبان آنها بسیار پیچیده است. انگل شناسی در واقع یکی از چهار جنبه مختلف از سیمبیوزیس است.

سیمبیوزیس
هر حیوان ، گیاه و یا موجود زنده اولیه‌ای آغازیان یا(پروتیستا) که بخشی یا تمام زندگی خود را به همراه موجود دیگر از جنس دیگری می‌گذارند، را یک سیمبیونت یا سیمبیوت می‌نامند. چهار شکل از سیمبیوتیک شناخته شده است. اگر چه خط تفکیک بین آنها کاملا دقیق نیست. بویژه انواع اشکال سیمبیوزیس که شناخته شده‌اند، فورزیس ، کامنسالیسم ، پارازیتیسم و موچوآلیسم می‌باشد.



فورزیس: هیچ نوع وابستگی از نظر متابولیکی و یا غیر از آن بین آنها وجود ندارد. نمونه این نوع زندگی انتقال باکتریها توسط اتصال به پای حشرات است. اگر چه پرواز حشره از جایی به جای دیگر به انتقال باکتری منجر می‌شود، ولی هیچ اجباری در این ارتباط از دو طرف نیست و اصولا یک نوع رابطه اتفاقی است.


کامنسالیسم: یک مثال در این مورد در شرایط محیطی دریایی ، رابطه بین آمفی پریون پرکولا یا کنتروکاپروس آکوله آتوس با شقایق دریایی. ماهی در بین خارهای شقایق دریایی زندگی می‌کند، در حالی که هیچ نوع آزاری از سوی میزبان نمی‌بیند. با توجه به اینکه ترشحات ماهی باعث حفاظت در مقابل نماتوسیتهای میزبان می‌شود. این لایه حفاظتی که ماهی ایجاد می‌کند، فقط پس از ورود و خو گرفتن اولیه ماهی است. پس از ورود ماهی به درون خارهای شقایق دریایی ، این عمل حفاظتی نیز انجام شده، ماهی از آسیب ماهی خوارها به خاطر وجود نماتوسیتهای میزبان محفوظ می‌ماند. علاوه بر محافظت ، ماهی از غذای میزبان نیز برخوردار می‌شود.


پارازیتیسم: پارازیتیسم عبارتست از نوعی زندگی اجباری دو موجود با هم که انگل کوچکتر است و از جنبه متابولیکی با میزبان رابطه دارد. این ارتباط ممکن است دائمی باشد. مثلا کرمهای پهن نواری که در روده پستانداران دیده می‌شوند. یا ممکن است موقتی باشد. مانند پشه‌ها ، ککها یا کنه‌های خونخوار. گفته می‌شود که پارازیتیسم یک رابطه اجباری است، زیرا انگل بطور معمول نمی‌تواند بدون ارتباط و تماس با میزبان خود باقی بماند.

انگلهای خونخوار مانند کنه‌ها ، ککها و پشه‌ها از نمونه‌های اولیه خونخواری مستقیم از میزبان هستند. چون ارتباط بین انگل و میزبانش عموما شامل تماس میزبان با مواد آنتی ژنی انگل است، خواه ناخواه این مولکولها با بدنه انگل (آنتی ژنهای سوماتیک) یا ترشحات و یا مواد دفعی انگل (آنتی ژنهای متابولیک) مقایسه می‌شوند. آنتی بادیها معمولا توسط میزبان در واکنش به انگل تولید می‌شوند. بنابراین بر عکس فورزیس و کامنسالیسم زندگی انگلی علاوه بر وابستگی متابولیک در بخشی از انگل ، عموما شامل پاسخهای میزبان در برابر بخش دیگری از انگل می‌باشد.


موچوآلیسم: نمونه معروف این نوع زندگی گلسنگها هستند که ترکیبی از قارچها و آلگها هستند. در طی این ارتباط ، آلگها مقدار زیادی ترکیبات آلی تولید می‌کنند که این مواد توسط قارچها مصرف می‌شوند. در حالی که قارچها نیز آب و مواد معدنی مورد نیاز آلگها را تولید می‌کنند. آنها را از خشک شدن و خطر نور شدید محافظت می‌کنند. نمونه دیگر موچوآلیسم رابطه برخی از تاژکداران موجود در روده موریانه‌های چوبخوار است.
رابطه انگلها با میزبان
انگلها به اشکال مختلفی با میزبان خود رابطه برقرار می‌کنند که می‌توان انگل اجباری یا اختیاری ، موقتی یا دائمی ، خارجی یا داخلی ، اتفاقی یا سرگردان ، بیماری‌زا یا غیر بیماری‌زا و زئونوزرا را نام برد.

به علاوه میزبانها نیز اشکال مختلفی دارند. از جمله میزبان واسط یا نهایی ، ناقل مکانیکی یا ناقل ترانسفر ، مخزن و بالاخره هایپرپارازیتیسم را ذکر کرد و برخی از سیمبیونتها نیز رابطه استفاده متقابل تحت عنوان نظافتچی و نیازمند حفاظت با یکدیگر برقرار می‌کنند. بطور مثال در محیطهای دریایی ، برخی از انواع ماهیها و سخت پوستان وظیفه پاک کردن بدن گونه‌های بزرگتر را به عهده می‌گیرند. این عقیده وجود دارد که منفعت حاصل از این کار دو طرفه است و انواع مختلف دارای این زندگی هستند. از جمله تمساح با مرغ مصری ، گاوهای اهلی با مرغ ماهیخوار و کرگرن با پرندگان کنه خوار

عنوان: انواع مختلف زندگي انگلي

-انواعی که بر سطح بدن میزبان زیست می‌کنند و به آنها انگل‌های خارجی (Ectoparasite) گفته می شود. مانند شپش و کک.

2-انواعی که در داخل بدن میزبان زندگی می‌کنند و به آنها انگل‌های داخلی (Endoparasite)گفته می شود. مانند کرم روده‌ها.

3-انواعی که در خارج بدن میزبان نیز می‌توانند زندگی کنند و به آنها انگل‌های اختیاری (Facultative)گفته می شود.

4-انواعی که برای ادامه زندگی حتماً باید در داخل بدن میزبان زتدگی کنند و گرنه از بین می‌روند و به آنها انگل‌های اجباری (انگلیسی:Obligatory)گفته می‌شود. مانند اکثر کرم‌های روده‌ای.

5-انگل‌های موقت (Temporary) آنهایی هستند که مدت کوتاهی به میزبان می‌چسبند.

6-انگل‌های دایم (Permanent) که تمام یا قسمت مهمی از زندگی خود را در داخل بدن میزبان می‌گذرانند. مانند اکثر کرم‌ها.

7-انگل‌هایی که به طور اتفاقی وارد بدن میزبانی بجز میزبان اصلی خود می شوند که در این صورت سیر تکاملی آنها تغییر می‌کند و به آنها انگل‌های اتفاقی (Accidental)گفته می شود. مانند کرم سگ که ندرتاً در انسان مشاهده می‌شود و یا مالاریای میمون که تصادفاً باعث ابتلای انسان می شود.

8-انگل یک میزبانی (Monoxenous)که دوره زندگی خود را در بدن یک میزبان می‌گذرانند. مانند آسکاریس.

9-انگل‌های چندمیزبانی (Heteroxenous)که باید در بدن دو یا چند میزبان زندگی کنند. مانند انواع فیلرها.

10-انگل‌های بیماریزا (Pathogene)که در بدن میزبان ایجاد ناراحتی می‌کنند.

11-انگل‌های بی‌ضرریا پوده‌زی (Saprophyte) که وجود آنها در بدن میربان بی‌ضرر است. مانند بسیاری از آمیب‌های روده وهمزیستی بین انگل و میزبان را اشتراکی (Cmmensalism)می‌گویند.

12-آنگل‌های سرگردان (Erratic) که به انگل‌هایی گفته می‌شود که در بعضی مواقع در اثر وجود عواملی از محل زیست اصلی خود به نقطه دیگری از بدن رفته و در آنجا جایگزین می شود. مانند آسکاریس که محل اصلی زیست این کرم در روده کوچک است ولی در اثر شرایطی مانند تب بالا به نقاط دیگری از بدن مانند صفرا یا کبد می‌رود وبه همین علت به این کرم، کرم دیوانه (Mad worm) گفته می‌شود. حتی در یک مورد دیده شده بود که کرم آسکاریس بر اثر تب بالا از چشم پسر بچه‌ای بیرون آمده بود.

عنوان: تكنيكي جديد براي تشخيص آنتي‌ژنيك انگل «ژيارديا»

به همت پژوهشگران دانشگاه علوم پزشكي ايران، تكنيك جديدي براي تشخيص آنتي‌ژنيك انگل «ژيارديا» در كشور به كار گرفته شد.

دكتر محمد جواد غروي، دانشيار دانشگاه علوم پزشكي ايران و رييس دانشكده پيراپزشكي و مجري اين طرح درخصوص اين تكنيك كه به عنوان پايان نامه دانشجويي دكتر شيرزاد فلاحي در اين دانشگاه انجام شده گفت: به طور متوسط انگل تك ياخته‌يي ژيارديا در بين 20 درصد از كودكان كشور شايع است كه كودكان مبتلا به اين انگل معمولا داراي اختلالات گوارشي از جمله نفخ، توليد گاز، اسهال چرب و در برخي مواقع يبوست مواجه هستند.

اين متخصص انگل شناسي ادامه داد: از آثار ديگر اين تك ياخته، سوء تغذيه، سوء جذب، لاغري و كاهش وزن است كه گاهي اوقات باعث مشكلات عصبي و رفتاري براي بيماري مي شود. همچنين به دليل ترشح مواد آلرژيك از اين انگل، امكان ايجاد مسائل مختلف عصبي از جمله بي اشتهايي، سردرد، تب، اگزما و كهير در اين افراد وجود دارد.

وي با اشاره به ارتباط تنگاتنگ ميان شيوع اين بيماري با شرايط اقليمي كشور اضافه كرد: رطوبت و حرارت بالا به خصوص در مناطق گرمسير مثل شهر بندرعباس باعث شيوع اين انگل است كه غالبا در گروه سني پيش دبستاني و دبستاني ديده مي شود.

دبيرجامعه علمي آزمايشگاهيان كشور احتمال انتقال آلودگي اين انگل را به خصوص در اجتماعات متراكم بيشتر از ساير مناطق عنوان كرد و افزود: اين انگل سريع الانتشار به صورت مستقيم از طريق دست ها و اسباب بازي هاي آلوده و همچنين به صورت غير مستقيم از طريق آب، مواد غذايي و سبزيجات به خصوص ناقلين مكانيكي مثل مگس ها به ساير افراد منتقل مي شوند.

وي با اشاره به اينكه در صورتي كه فرد مبتلا داراي نمونه اسهالي و آبكي باشد احتمال شناسايي انگل با روش هاي روتين بيشتر است، اضافه كرد: در اغلب موارد به دليل شكل كيستي انگل، شناسايي آن با روش‌هاي معمول امكان پذير نبوده و در حالي كه بيمار به اين انگل آلوده است، تشخيص درستي از آن داده نمي شود.

دكتر غروي ادامه داد: همچنين از آنجا كه دفع انگل ژيارديا، پريوديك بوده و تنها گاهي اوقات با مدفوع دفع مي شود و از سوي ديگر به علت اشتباه در مراحل تشخيص در آزمايشگاه، شانس شناسايي اين انگل بسيار پايين است؛ بنابراين در بسياري موارد با اينكه بيمارآلوده به اين انگل است، انگل شناسايي نمي شود.

دانشيار دانشگاه علوم پزشكي ايران با بيان اينكه اين روش براي اولين بار دركشور انجام مي شود و كيت آزمايش آن از كشور روسيه وارد شده است، افزود: در اين روش به جاي آنكه به دنبال جستجوي انگل در مدفوع يا جست‌وجوي پادتن در خون باشيم از روش سومي استفاده شد كه در آن فراورده هاي انگل در خون فرد آلوده جست‌وجو مي‌شود. درحقيقت در اين روش به دنبال آنتي ژن يا آنچه انگل ترشح مي‌كند، هستيم.
وي در پايان ميزان اطمينان تشخيص اين روش را 7/97 درصد عنوان كرد

عنوان: كنترل تغذيه اي انگل ها

پروتئین های اصلاح شده از یک طرف می توانند باعث اتساع روده و معده ودر نتیجه کاهش اثر انگل های معده – روده ای بر عملکرد گوسفند شوند از طرف دیگر این پروتئین ها باعث پایداری و مقاومت حیوان می شوند یعنی موجب ایمنی بخشی در برابر انگل ها می شود .
برنامه های اخیر برای کاهش کرم های انگلی معده ای – روده ای گوسفندان در حال رشد یا در شکم مادر باردار بر پایه ی تفکیک و جیره بندی منابع غذایی به خصوص پروتئین های کمیاب استوار شده است.

مقدمه:

کرم های انگلی معده ای – روده ای اثرات تعیین کننده ای را بر راندمان تولید گوسفندان دارند. کاهش بیش از پنجاه درصد تولید در حین عملکرد این انگل ها خیلی غیر معمول نیست (سیکس).عملکرد کرم های انگلی معده ای – روده ای باعث کاهش عملکرد گوسفندان از طریق تحت تاثیر قرار دادن شاخص های تغذیه ای در آن ها می شود.
بیشترین تحقیقات و بررسی ها در مورد تاثیر مواد مغذی در ایمنی نسبت به انگل های روده ای – معده ای بر پروتئین های متابولیزه شده (mp) متمرکز گردیده است هر چند مواد مغذی کم مصرفی مثل ویتامین ها و مواد معدنی نیز یک سری محدودیت هایی را برای این انگل ها فراهم می سازند.
مواد مغذی mp می توانند کرم های انگلی معده ای – روده ای را از طریق اثر آن ها بر مقاومت بدن از قبیل تنظیم تولید این کرم ها - میزان باروری (تولید مثل) و نیز بقای آن ها تحت تاثیر قرار می دهند.

جیره بندی مواد مغذی

اثر فراورده های mp بر مقاومت بدن نسبت به کرم های انگلی معده ای – روده ای را می توان از طریق جیره بندی مواد مغذی مشاهده نمود که این به معنای جیره بندی مواد کمیاب به نسبت عملکرد آن ها در قسمت های مختلف بدن می باشد .

مفاهیم (دستورالعمل ها) برای کنترل انگل ها

میزانی که از طریق آن فراورده های mp می توانند ارائه ی ایمنی بدن را بهبود بخشد بستگی به میزان استفاده از این پروتئین ها دارد. سه نمونه اخیر که مشاهده شده اند عبارتند از:
• کاهش میزان mp باعث کاهش ایمنی بدن نسبت به T.circumcincta در گوسفند ماده شیرده شده است.
• افزایش بیش از پنجاه درصد محصولات mp باعث کاهش کرم های غائطی (FEC) و میزان انگلها در یک هفته مورد آزمایش شده است.
• افزایش 25-20 درصدی فراورده های mp نشان از افزایش میزان اشتهای خوراکی در بره های در حال رشد و گوسفند ماده بارور داشته است.

نتیجه گیری:

استفاده استراتژيك از فراورده های mp می تواند جایگزین بسیار مهمی به جای استفاده از درمان شیمیایی انگل ها در سیستم تولیدی گوسفند باشد از این نظر که همواره نگرانی های عمومی در مورد اثرات روش های شیمیایی بر تولیدات دامی وجود داشته است .
بنابرین هر گونه پیشرفت در زمینه کنترل غیر شیمیایی کرم های انگلی روده ای – معدی نیاز به یک روش چند گانه از طریق همکاری نزدیک متخصصین تغذیه ،انگل شناسان ،ایمنی شناسان ،ژنتیک دانان و دامپزشکان دارد.

کیست هیداتیک (هیداتیدوز)

بیماری انگلی و مشترک بین انسان و دام که توسط نوزاد یک انگل روده سگ در انسان و دام ایجاد می شود. کرم بالغ در روده سگ و نوزاد در بدن انسان و حیوانات اهلی (نشخوارکنندگان) زندگی می کند. عامل ایجاد بیماری مرحله نوزادی انگل اکینوکوکوس گرانولوزوس است.

راههای انتقال بیماری :
بلع تخم انگل از طریق تماس با سگ و نیز سبزیجات آلوده

علائم بیماری :
پس از بلع تخم هر اندامی از بدن می تواند محل بوجود آمدن کیست باشد و بسته به اینکه در چه اندامی کیست ایجاد شده اختلال در عملکرد عضو را داریم. کیست های ریوی و کبدی شایع تر هستند. تنگی نفس ، سرفه های خشک ، عفونتهای ثانویه بدنبال پاره شدن کیست در اعضای داخلی ، شوک آنافیلاکسی.

کنترل و پیشگیری :
1 - رعایت بهداشت فردی و محیط
2 - ضد عفونی نمودن سبزیجات
3 - معدوم ساختن اندام های آلوده به کیست هنگام ذبح دام
4 - خوراندن داروهای ضد انگلی به سگهای شناسنامه دار و گله
5 - عدم تماس با سگ سانان
6 - محصور نمودن مزارع کشت سبزیجات


posting.php?mode=quote&p=2440پاسخگوييبهاينموضوعبهمراهنقلقولپاسخگوييبهاينموضوعبهمراهنقلقولposting.php?mode=quote&p=2440

عنوان: گال (جرب)
این بیماری در اثر هجوم نوعی انگل خارش آور به بدن، ایجاد می شود. این انگل ها Sarcoptes scabiei نامیده میشوند، بسیار ریز بوده و دارای 8 پا میباشند (در مقایسه با حشرات که 6 پا هستند). اندازه آنها بسیار کوچک بوده و تنها به 3/1 میلیمتر میرسند. آنها در زیر پوست پنهان می شوند و سبب ایجاد خارش شدید در پوست شده که این خارش ها در شب به مراتب شدید تر می شوند. انگل هایی که منجر به بروز بیماری خارش می شوند، آنقدر کوچک هستند که با چشم های غیر مسلح قابل رویت نبوده و برای دیدن آنها حتماً باید از ذره بین یا میکروسکوپ استفاده کرد.

ابتلا به بیماری چگونه صورت می پذیرد؟
انگل های ناقل این بیماری سخت گیر و مشکل پسند هستند. آنها حداکثر برای 24 تا 36 ساعت می توانند در بدن میزبان زنده باقی بمانند. انتقال آنها تنها با برخورد مستقیم بدن به بدن از بیمار به فرد سالم امکانپذیر خواهد شد. به ندرت اتفاق می افتد که بر اثر دست دادن، آویختن لباس ها در کنار لباس های فردی که مبتلا به بیماری است، و استفاده از ملافه و پتویی که شب قبل توسط ناقل استفاده شده، به این بیماری دچار شد. برای انتقال بیماری حتماً برخورد فیزیکی باید صورت بگیرد، به همین دلیل هم هست که این مریضی در جوانانی که زندگی جنسی فعال تری دارند، بیشتر شایع می باشد. همچنین انواع دیگر برخورد فیزیکی مانند زمانی که مادر کودکش را در آغوش می گیرد، نیز می تواند دلیل انتقال بیماری به شمار رود. در طول مدت زمان مکرر، دوستان نزدیک و افراد خانواده نیز می توانند از طریق در آغوش گرفتن یکدیگر به این بیماری مبتلا شوند.

آیا سگ و گربه هم ناقل بیماری هستند؟
سگ ها و گربه ها دارای انواع متفاوتی از انگل ها هستند که درصد بسیار زیادی از آنها نمی توانند به راحتی به انسان انتقال پیدا کند. انگل های بخصوصی بر روی بدن سگ ها وجود دارند که بیماری گال را انتقال می دهند و با نام mange شناخته می شوند. البته زمانیکه انگل های بدن گربه سانان و سگ سانان با پوست انسان برخورد میکنند، به راحتی نمی توانند به بقای خود ادامه دهند و تنها یک خارش سطحی را بوجود آورده و سپس از بین می روند. این قبیل خارش ها با بیماری خارش انسانی که با گذشت زمان بد و بدتر می شود و تا زمانیکه به درستی درمان نشود از بین نمی رود، تفاوت دارد.

علائم و نشانه های بیماری چیست؟
این بیماری سبب بروز فرو رفتگی و برآمدگی های کوچکی در آرنج، مچ، بین انگشتان، کشاله ران، و زانو می شود. در آقایون معمولاً زائده هایی شبیه به جوش و یا کورک بر روی آلت تناسلی پدید می آید. باید توجه داشت که در تمام برآمدگی ها حشره وجود ندارد. در افراد بالغ حتی اگر هزاران فرو رفتگی و برجستگی بر روی پوست ایجاد شده باشد، چیزی بیش از 10 تا 15 حشره در بدن آنها وجود نخواهد داشت.
در کتاب های پزشکی مربوط به این بحث اغلب از واژه نقب "burrow" سخن به میان آمده. این ها همان برآمدگی های 2 تا 3 میلیمتری هستند که ما بین انگشتان بوجود آمده و تقریباً غیر قابل رویت می باشند. البته این برآمدگی ها معمولاً با خراشیدگی های خطی که بزرگ و قابل مشاده هستند و به دلیل خارش های فراوان بر روی پوست بدن انسان ایجاد می شوند، اشتباه گرفته می شوند. باید توجه داشت که اساساً خارش سبب تخریب این گونه نقب ها می شود.

چه احساسی به بیمار دست می دهد؟
خارش یکی از مشخصه های بارز بیماری است. خارشی که انگل ها ایجاد می کنند، بیرحمانه و شدید است. در یک هفته اول خارش ملایم است، اما به مرور زمان شدت پیدا می کند و در طی یک تا دو ماه به جایی می رسد که خوابیدن تقریباً غیر ممکن می شود.
ماهیت "شبانه" خارش ها می تواند پرستار و پزشک را گمراه کند، چراکه کلیه بیماری هایی که علائمی از خارش در آنها وجود دارد، در شب شدت پیدا می کنند. دلیلش هم این است که در شب هنگام کمتر مسئله ای وجود دارد که ذهن فرد را نسبت به خارش منحرف سازد.
یکی از مشخصه های خارش در این نوع بیماری ماهیت بیرحمانه آن است. پس از چند هفته خارش شما را به هیچ وجه رها نمی کند. سایر بیماری هایی که با خارش همراه هستند، پس از یک مرحله خارش – که شامل ایجاد اگزما و کهیر نیز می شود- علائم بیماری به شدت کاهش پیدا می کند. تحت این نوع بیماری ها، ممکن است برای مدت زمان بسیار کوتاهی در خواب شبانه فرد اختلال ایجاد شود اما به آن حد نمی رسد که بیمار نتواند در شب استراحت کند و یا به دلیل خارش های مکرر از خواب بیدار شود.

درمان بیماری چگونه است؟
معالجه این بیماران ساده است. مراحلی که باید برای درمان پشت سر بگذارید به شرح زیر می باشند:
1- باید از انگل کش هایی مانند پرمترین (permethrin) استفاده کنید. این پمادها از ناحیه گردن به پایین مورد استعمال قرار گرفته و سپس شستشو داده شود. استعمال کرم باید تا 7 روز ادامه پیدا کند. همچنین می توانید از یک اونس (معادل 30 گرم) کرم لیندان lindane 1% استفاده کنید. این کرم را نیز باید از ناحیه گردن به پایین بر روی پوست خود بمالید و حداکثر پس از 8 ساعت آنرا بشویید. این کرم اگر به طور مستقیم وارد پوست گردد، سبب ایجاد حمله های ناگهانی بیماری های متفاوت می شود به همین دلیل اگر پوست خراشیده، و یا دارای جوش های تحریک پذیر است نباید از آن استفاده کنید. همچنین مصرف این پماد بلافاصله پس از استحمام توصیه نمی شود. به دلیل رعایت جوانب احتیاط بهتر است خانم های باردار، شیرده، و کودکان زیر 2 سال از این کرم استفاده نکنند. این نوع کرم تنها زمانی تجویز می شود که بیمار، نسبت به سایر راههای درمانی واکنش مناسب نشان نداده باشد.
2- داروهای خوراکی نیز برای درمان بیماری وجود دارند که از جمله آنها می توان به ایورمکتین (ivermectin) اشاره کرد. این ماده یک انگل کش موثر است و درد سر استعمال کرم را هم ندارد. مرکز مبازه با بیماری در امریکا پیشنهاد کرده که بهتر است این دارو در دوز 200 میکروگرم به ازای هر کیلو از وزن بدن استفاده شده و دو هفته بعد مجدداً مصرف تکرار شود. هر چند مصرف قرص های خوراکی خیلی راحت تر از استعمال پماد است، اما این قرص تاثیرات جانبی منفی بیشتری نسبت به انواع کرم ها دارد.
3- آنتی هیستامین ها مانند دیفن هیدرامین (diphenhydramine) می توانند در رهایی شما از خارش های مکرر نقش شایان ذکری را ایفا کنند.
4- لباس ها، ملافه ها و پتوها را با آب گرم به خوبی بشویید. انگل ها برای مدت زمان طولانی قادر نیستند در خارج از بدن موجود زنده زندگی کنند، اما بهتر است کل لباس های خود را بشویید و خشک کنید، فرش ها و مبلمان را تمیز کرده و اقدامات پیشگیرانه دیگر را نیز در این خصوص انجام دهید.
5- مراقب برخوردهای جنسی خود باشید و ارتباط خود را با اعضای خانواده در یک چهارچوب قرار دهید. (ارتباطتان را با کسانی که خود ناقل بیماری هستند کم کرده و ارتباطی که امکان انتقال بیماری را ممکن می سازد، قطع کنید.)
از آنجایی که خارش به مرور زمان افزایش پیدا می کند، برای درمان کامل چند روز وقت لازم است تا خارش به طور کلی از میان برود. پس از گذشت یک تا دو هفته، رهایی شما از بیماری چشمگیر خواهد بود. اگر بعد از این مدت تغییری احساس نکردید، باید از انگل نمونه برداری شده و نوع آنرا مشخص کنند.

آیا امکان دارد که تشخیص بیماری نادرست باشد؟
معمولاً چنین اتفاقی می افتد؛ چرا که در مراحل اولیه برآمدگی ها شبیه به جوش های کوچک یا نیش پشه هستند، اما پس از گذشت چند هفته، زمانیکه بیماری به اوج خود می رسد، علائم نمود بیشتری پیدا کرده و کاملاً قابل تشخیص خواهد بود.

تحت چه شرایط خاصی امکان انتقال بیماری افزایش می یابد؟
افراد سالخورده و ضعیف که در خانه سالمندان و یا سازمان های مشابه دیگر نگهداری می شوند، ممکن است دچار بیماری شده و علائم خاصی را نیز از خود بروز ندهند. در این شرایط بیماری به صورت اپیدمی درآمده و فراگیر می شود. مبارزه با نمونه های اینچنین بسیار دشواربوده اما خوشبختانه تعداد آنها بسیار کم می باشد.
خلاصه:لیشمانیازیس بیماری مشترک انسان وحیوان است که میزبان مخزن بین حیوانات وحشی است.حیوانات اهلی به عنوان دومین میزبان مخزن به شمار می آیند.این انگل بصورت اماستیگوت درمهره داران وبصورت پروماستیگوت درحشرات دیده میشود.

كشف ليشمانيا به عنوان عامل بيماري كالاآزار
سال 1903 ويليام ليشمن و چالز دونو وان اما ستيگوت(1) را درون ماكروفاژهاي افراد مبتلا به كالا آزار مشاهده نمودند.

چرخه حياتي (سيكل زندگي)
جنس ليشمانيا متعلق به خانواده تريپا نوزوماتيده كه آنهم جزء تك ياخته هاي كينتوپلاستيده(2) است كينتوپلاستيدها متعلق به شاخه او گلنوزوا كه تك ياخته او گلنوئيدهم جزء همين شاخه است . ليشمانيا داراي دو مرحله تكثير است ( Digenetic ) يا چند ميزبانه (Hetero xenous ) است كه بعنوان انگل در حشرات و مهره داران عمل مي كنند ميزبان هاي مهره دار شامل پستانداران و مارمولك هاست ميزبان هاي پستاندار آن انسان ، سگ و بعضي جوندگان است .

اين انگل ها (ليشمانيا ها ) بيماريهاي پيچيده اي را ايجاد مي كنند كه موسوم به ليشمانيازيس است . گونه هاي ليشمانيايي عهد جديد و عهد قديم شناخته شده اند و در هر دو بيماري مي تواند جلدي يا احشايي باشد . حشره هاي ناقل پشه خاكي از جنس فلوبوتوموس phlebotomus و لوتزوميا ( Lutzomyia ) است كه در آنها انگل بصورت پروماستيگوت در لوله گوارش زندگي مي كنند كه در هنگام خونخواري از بخش پيشين لوله گوارش (foregut ) مسدود شده توسط انگل به زخم وارد میشود.

1- آماستيكوت : مرحله ابتدايي چرخه زندگي در تويپالوزوم كه پيكر مدور و بدون تاژك دارند .
2- كينتوپلاست : جسم ضميمه اي است در ماستيگوفوراها كه داراي DNA است و تكثير مستقل دارد

مرفولوزی

لیشمانیاازنظرشکل بردوگونه است شکل پروماستیگوتی وشکل درون سلولی آماستیگوتی.

مراحل مختلف چرخه حياتي تريپانوزوماتيد .

a- پروماستيگوت
b- آپيستوماستيگوت
c- اپيماستيگوت
d- تریوماستیگوت
e- كوانوماستيگوت
f- آماستيگوت
g- پاراستيگوت
N-هسته
ّ-Fتاژك
K-كينتوپلاست

پروماستيگوت از پشه خاكي ( اندازه 20-14 نانومتر ) توسط ماكروفاژهاي ميزبان هاي پستاندار بلعيده مي شود. و تبديل به آماستيگوت ( به اندازه 4-2 نانومتر ) مي شود انگل در واقع درون فاگوليزوزوم ماكروفاژ زندگي ميكنند آنها تقسيم شده و پس از تركاندن سلول وارد سلولهاي ديگر مي شود در محل ابتدا توليد يك پاپول كوچك مي كند .

انگل ليشمانيا ترو پيكا عهد قديم توليد ليشمانيازيس جلدي مي كند ، اغلب خود به خود بهبود مي يابد و موسوم به زخم شرقي ( سالك ) مي باشد در حاليكه انگل ليشمانيا دونواني بداخل سلول هاي پوشينه اي سيستم تورينه – پوشينه اي و گلبول هاي سفيد با هسته چند شكلي خون ، طحال ، غدد لنفاوي ، مغز استخوان و در نهايت ايجاد ليشمانيازيس احشايي مي كند كه در صورت عدم درمان ممكن است كشنده باشد .

ليشمانيازيس مخاط جلدي عهد جديد ايجاد يك جراحت ( لزيون ) در محل گزش مي كند كه مي تواند ريشه ( متاستاز) به بيني و دهان بدهد و باعث بد ريختي و بيماري غير قابل درماني را بنمايد .

انگل ها بوسيله پشه خاكي در هنگام خونخواري گرفته مي شود و وارد لوله گوارش شده و در بخش مياني لوله گوارش ( Mid gut ) تكثير يافته و تبديل به پروماستيگوت شده به سرعت موجب انسدادلوله گوارش شده و واردمري میشود

جرخه زندگی لیشمانیا در پشه خاکی


اين پروماستيگوت ها مي توانند در 25 درجه سانتيگراد پر ورانده شود. معمولا اماستيگوت ها در داخل سلول ها کشت يافته رشد داده مي شوند اما مي تواند در خارج سلولي در 37 درجه در شرايط خاص رشد داده شود .

بيماريهاي ليشمانيايي
ليشمانيازيس احشايي ( كالا آزار )
بيمار باليني در واقع طيفي از نشانه هاي باليني است كه هم تحت تاثير گونه هاي ليشمانيا و هم واكنش ايمني ميزبان است عفونت ليشمانيا دونوواني با دوره كمون 4-2 ماه از بدون نشانه تا بروز بيماري كامل فرق مي كند .

بيماري باتب و بيقراري شروع شده و با تحليل رفتن ، بزرگي طحال و كبد ادامه يافته و در نهايت پس از 3-2 سال موجب مرگ مي شود در بعضي از موارد كه بيماري بصورت حاد است با تب بالا و لرز و در نهايت در 12-6 ماه موجب مرگ ميگردد .

علت مرگ معمولا در اثر عفونت هاي ثانويه است بعضي از عفونت ها هم خود بخود بهبود ي مي يايند.

اماستيگوت هاي ليشمانيا دونواني در اسمير طحال كه با گيمسا رنگ آميزي و با روغن سدر مشاهده مي شود به هسته و كينتوپلاست ميله اي شكل توجه كنيد ( از T.C- ORITEL 19996 )


اماستيگوت ها در سال 1900 از اسمير طحال سربازي از دام دام ( DUM DUM ) هند توسط ويليام ليشمان كشف شد ( بيماري در هند موسوم با كالاآزار يا تب دام دام است ) ليشمان اين موضوع را در سال 1903 منتشر كرد و همزمان با او چارلز دونوان نيز موفق به كشف اين انگل شد در بعضي از مناطق در 10-5 درصد از موارد درمان شده آشفتگي پوستي ايجاد مي شود كه موسوم به تظاهر ليشمانيايي جلدي پس از كالا آزار است ( PKDL)


ليشمانيازيس جلدي (سالک)

از آنجائيكه تمام ليشمانياها مرفولوژي مجزايي دارند . محققين در ابتدا سه گونه ليشمانيا رامعرفي نمودند تروپيكا (جلدي ) برازيلنيس ( جلدي مخاطي ) و دونوواني ( احشايي ) بهر حال طبقه بندي متداول خيلي پيچيده تر و باز تاب پيچيدگي نشانه هاي است بعنوان مثال انگل هاي كالا آزار هندي و مديترانه ليشمانيا دونوواني و ليشمانيا اينفانتوم
ليشمانيازيس جلدي عهد قديم

دو گونه از ليشمانيا باعث بيماري جلدي در خاور نزديك مي شود . ليشمانيا تروپيكا و ليشمانياماژور بعد از گزش پشه خاكي (فلوبوتوموس ) آلوده ابتدا يك برجستگي جوش مانند ( نودول ) كه ناشي از تجمع سلول هاي پلاسمايي ، لنفوسيت و ماكروفاژهاست بوجود مي آيد .

ليشمانيا ماژور يك بيماري مناطق روستايي و ليشمانيا تروپيكا معمولا در شهرها اتفاق مي افتد در محل جوش زخمي باندازه 3-1 سانتي متر شكل مي گيرد كه اطراف آن آماسي است انگل ها در زخم تكامل يافته پراكنده است مخصوصا در ناحيه حاشيه اي آن بهبودي در عرض چند ماه صورت مي گيرد و ايمني پايدار شكل مي گيرد .

زخم هاي ليشمانيا ماژور ممكن تا حصول بهبودي چند سال طول بكشد زخم هاي ليشمانيا تروپيكا خشك و ليشمانيا ماژور مرطوب هستند هر دو تا ممكن است به عفونت هاي ثانويه آلوده گردند ( yaws ) از جمله ياوز ( يك بيماري پوستي غده غده اي شدن كه ناشي از نوعي اسپيروكت است ) و مياز ( آلودگي زخم بالا رو حشرات ) بعد از بهبود زخم چه بصورت خود بخود و چه درمان يك ايمني پايداري بوجود مي آيد.

ليشمانيازيس جلدي عهد جديد
ليشمانيا عهد جديد به مراتب پيچيده تر مي باشد و در اثر ليشمانيا شاگاسي كه ايجاد بيماري احشايي مي كنند ليشمانيا گروه مكزيكي ( مكزيكان گروپ ) كه ايجاد جراحت خود بهبودي يابنده پوستي مي كند و گروه ليشمانيا برازيلنيسیس كه ايجاد جراحات جلدي و مخاطي – جلدي مي كند بيماري بصورت نقاشي و حك شده بر روي سفال هاي بدست آمده از پرو كه متعلق به 400 سال پيش از ميلاد مسيح است نشاند داده شده است بيماري در تمام كشورهاي آمريكايي لاتين بجز شيلي واروگوئه گسترش دارد و مواردي هم از تگزاس گزارش شده است بيماري يك بيماري مشترك بين انسان و حيوان است كه میزبان مخزن در بين حيوانات وحشي دارد .

جراحت اوليه در انسان بصورت زخمي است كه مركز آن گرد مثل دهانه آتشفشان و اطراف آن التهابي است .

ليشمانيا مكزيكانا ايجاد زخم شيكلروس مي كند كه مي تواند تقريبا باعث تخريب تمام گوش خارجي شود .


ليشمانيا برازيلينسيس ايجاد زخم هاي متاستازي در بيني و مخاط حلق مي كند اين زخم ها ممكن است در عرض چندماه تا چند سال از آغاز عفونت بوجود آيند بيماري عمدتادرافراديكه شاغل در جنگل هستند بروز مي كند و موسوم به اسپانديا مي باشد تخريب جنگل ها موجب گرايش و تطابق بعضي از گونه هاي پشه خاكي در محيط هاي مسكوني و لذا دام اهلي بعنوان دومين ميزبان هاي مخزن بشمار مي آيند .
بيماري اغلب همراه بالاغري مفرط ( كاشكسي ) و به دنبال بهبودي ، آشفتگي ( دفورمیتی ) اعضاء مشاهده مي شود .
اغلب بافت هاي استخواني و غضروفي بيني و همچنين كام سخت و نرم از بين مي روندومرگ بدنبال عفونت ثانويه يا سوء تغذيه رخ مي دهد .
و گاه بيماري به اشتباه جذام و يا ديگر عفونت هاي باكتريايي و قارچي تشخيص داده مي شود

در بعضي از بيماران ‌، مخصوصا در ونزوئلايك فرم جلدي منتشر از بيماري كه باگرانولوماي ماكروفاژي و ضخيم شدن پوست مشخص شده مشاهده ميشود.اين فرم مثل جذام لپرو ماتوزي و مثل بيماريهاي قارچي است و گاه در تشخيص دچار اشتباه مي كند

پراكندگي ليشمانيازيس
حدود 12 ميليون نفر از 88 كشور جهان به ليشمانيازيس مبتلا ست از كشورها 16 كشور جز كشور هاي توسعه يافته جهان هستند تخمين زده مي شود حدود 350 ميليون نفر در معرض ابتلا به گونه هاي مختلف ليشمانيا هستند .

بروز موارد جديد در سال ، حدود 2 ميليون نفر است ( 5/1 ميليون ليشمانياي جلدي و نیم میلیون نفر ليشمانياي احشايي) مثل خيلي از بيماريهاي گرمسيري عفونت هاي ليشمانيايي با توسعه اقتصادي ساخت بشر و تغييرات محيط اطراف توسط انسانها باعث افزايش تعارض ( در معرض قرار گرفتن ) انسان با پشه خاكي ناقل بيماري باشد برداشت الوار از جنگل ها استخراج معادن ، سدسازي ها ، تعريض اراضي براي كشت ، برنامه هاي جديد آبياري ، جاده سازي و جنگل ها دست نخورده از جمله در آمازون ، گسترش مهاجرت هاي اقتصادي و شهرنشيني هاي فزاينده و سريع در سطح جهان علل اصلي افزايش موارد ابتلا به اين بيماري است .
بيماري هميشه بعنوان يك زئونوز بوده است . نوعي از موش موسوم به جربيل بعنوان اصلي ترين مخزن ليشمانيا تروپيكا در مركز آسياست و در بعضي از مناطق سگ وگربه وسنجاب ها نيزعفوني ميگردند . در آمريكاي لاتين جوندگان بعنوان مخزن براي گونه هايي از ليشمانيا هستند .
اخیرا یک افزایش درلیشمانیای احشائی پدیدآمده که ناشی ازاشاعه جهانی ایدز میباشدعفونت توامان ایدز لیشمانیا رامیتوان یک بیماری وابسته یاگرایشی واقعی بحساب آوردمخصوصادراروپای جنوبی که70-25 درصدازلیشمانیای احشائی بالغین وابسته به عفونتHIV بوده است9-5/1درصداز مواردایدزازبیماری لیشمانیای احشائی تازه گرفتار شده ویادوباره فعال شده رنج می برندهمه گیری هائی از لیشمانیا احشائی هنوز هم درسودان شرقی و جنوبی ودرتقاطع اریتره اتیوپی وسودان بروز می کند اخیرا بروز مجددی از لیشمانیای احشائی در برزیل رخ داده است.

شرح ذيل نقشه پراكندگي جهاني تيپ هاي مختلف ليشمانيا از وب سايت Oppedaes است

شيوع ليشمانيازيس در سگ هاي شكاري ايالات متحدي
در سال 1999 سگ هاي شكاري باشگاهي در ميل بروك نيويورك مبتلا به يك بيماري ناشناخته اي شدند نشانه هايي كه در آنها مشهود بود عبارت بودند از ضعف , خونريزي , از دست دادن موها و نارسايي كليه , بيش از 24 تا از سگ ها مردند . آزمايش مايعات مفصلي سگ هاي بيمار منجر به شناسايي انگل هاي ليشمانيايي شد و پس از آن تمام سگ هاي شكاري ( Fox hound ) آمريكا تحت آزمايش قرار گرفتند و 12 درصد از آنها پادتن بر عليه ليشمانيا داشتند ولي نه در سگهاي ولگرد ميل بروك و نه سگهاي ولگرد ساير نقاط آمريكا پادتني مشاهده نشد
.انتقال اين بيماري مبهم بود .چون از چهارگونه پشه خاكي موجود در ايالات متحده هيچكدام به جز در نیوجرسي قادر به زندگي در شمال نيستند . دانشمندي در والتر رايد چنين نظريه داد كه سگها با تماسهاي جنسي يا تماس زخمها ممكن است همديگر را آلوده كرده باشند البته متخصصين ليشمانيا با اين نظر موافق نيستند .

آنها نظرشان براين است كه سگها زمانيكه در سفر جنوب بودند بوسيله پشه خاكي گزيده شده اند يك احتمال ديگر اينكه گونه ناشناخته اي از پشه خاكي در محل باشد يا حتي ناقلين ديگري وجود داشته باشد گونه ليشمانيا , ليشمانيا ايفانتوم است كه به احتمال پايين بودن سطح اپيدميكي آن در افراد ايالات متحده وجودش فراموش شده است .

تشخيص و درمان ليشمانيازيس
تشخيص بيماريهاي ليشمانيايي منحصراًبا شناسايي اماستيسگوت در كشت انگلي و يا روش ميكروسكوپي ا ست اخيراً PCR ژن هاي انگلي جهت تشخيص مورد استفاده قرار مي گيرد .

بيوسپي بافتي را به صافي هاي مخصوص تماس داده و سپس صافي ها را با الگوهاي معلوم در مقابل ژن هاي انگل روبرو ميكنند . درمان بيماريهاي ليشمانيايي هم بصورت موضعي و هم بصورت عمومي با استفاده از تركيبات پنج ظرفيتي آنتيموان و تركيبات معطره دياميدين انجام ميگيرد رايج ترين تركيبات مورد استفاده از آنتيموان پنج ظرفيتي استيبو گلوكنات سديم ( پنتوستام ) در آنتي مونيات ملگوسين (گلوكانتيم) كه براي اولين با در سال 1947 و 1950 بكار گرفته شده است عدم توفيق در درمان و عود بيماري در تمام فرمهاي ليشمانيازيس حدود 25-10 درصد موارد ميباشد اگر اين داروها موثر نبودند از پنتاميدين (لوميدين) و آمفوتريسين B(فانژيزون) كه در سالهاي 1940 و 1959 معرفي شده اند استفاده مي شود .درمان ليشمانياي مخاطي – جلدي موفقيت آميز نيست .

ایمنی شناسی لیشمانیازیس
نظر به اينكه آماستيسگوت در درون فاگوليزوزوم ماكروفاژهاي ميزبان قرار مي گيرند لذا واكنش ايمني هومورال بدليل مخفي بودن انگل ليشمانيا شكل نمي گيرد از آنجائيكه انگل هاي درون سلولي در معرض واكنش هومورال ميزباني نيستند پادتن هاي گردش خون تاثيري بر عفونت ندارند وحتي ممكن است مضر نيز واقع شوند ايمني بطور كلي وابسته به ایمنی سلول است و اين براساس مشاهدات زير است .

1- تخليه سلولهاي Bدر حيوانات تاثيري بر جريان يك عفونت ندارد .
2- جلوگيري از عمل پادتن ها بوسيله ضد(m (Igتاثيري بر عفونت ندارد .
3- درحاليكه سطحm Ig و IgG بالاست ولي قادر به حفاظت در برابر عفونت نيست با استفاده از سويه هاي همخون موش هايي كه از نظر ژنتيكي مشخص ومعلوم هستند آنهايي كه در مقابل ليشمانياي ماژور جلدي بهبودي يافتند و آنهايي كه بهبودي نيافتند موجب افزايش دانش ما در مورد واكنش ايمني در برابر ليشمانيا است . دو كشف اساسي در اين سیستم عبارتند از :

1- دو مسير براي سلولهاي كمكي تي ( T Helper ) وجود دارد .افزايش (1 T Helper ) منجر به محافظت و افزايش ( T Helper2 ) منجر به وخامت بيماري ميشود .

2- علاوه بر اين حفاظت خودكار , ماكروفاژها نيز يك سيستم دفاعي ديگر دارند كه با توليد عامل نكروز توموري آنها (TNFalpha) كه باعث تحريك در توليد آنزيم اكسيد نيتريك سنستتاز مي شود .

هرگونه نقص ژنتيكي كليدي در اين مسير خود را مستعد ابتلا به بيماري خواهد نمود استعداد ابتلا به عفونت در موش هاي همخون حداقل بوسيله پنج جايگاه ژن كنترل مي شود .
اين پنج جايگاه ژن عبارتند از SCL-1 , SCL-2 , خوشه ژني سيستوكين T-Helper 2 كمپلكس اصلي بافت رقابتي و NraMp1 يا L Sh مشابه همين براي ژنهاي مستعد كننده انسان نيز شناسايي شده است اين ژن ها همچنين كنترل مقاومت ديگر پاتوژنهاي درون سلولي مثل توكسوپلاسما , سل و جذام را بعهده دارند.

فرعيات Tcell كه Th1 باعث فعال شدن ايمني وابسته سلولي و از واكنش هومورال جلوگیری میکند. درحاليكه سلولهاي Th2 باعث فعال شدن ایمنی هومورال و از ايمني وابسته سلولي جلوگيري ميكند .

واكسنهاي تجربي از سلولهاي كشته شده يا سويه هاي تخفيف حدت يافته در چند منطقه آزمايش شده است . در برزيل ( ليشمانيا امازونيسيس ) و در ونزوئلا ( ليشمانيا مكزيكن و ليشمانيا برازيلنسیس ) به ارتش اشغالگر اسرائيل نيز توصيه شده است كه سربازانشان برعليه ليشمانيا واكسينه كنند علاوه بر اين بعضي از واكسنهاي مولكولي ( واكسن هاي افتراقي ) كه براي آزمايش انتخاب شده اند : GP63 كه مهمترين گليكوپروتئين سطحي ليشمانيا و LPG ( ليپو فسفو گليكان ) سطحي پارازيت است .

واكسن هاي DNA كه تجلي gp63 را دارد معلومشده است تا حدودي موثر است .

• عفونت زايي ليشمانيا هاي پروماتيسگوتي كشت داده شد

آزمايشگاه ديويد ساكس فاش ساخت كه پروماتيسگوت در ناقل پشه خاكي دستخوش تغييرات ظاهري وبيوشيميائي مي شوند بطوريكه عفونت زايي آنها براي ميزبانان پستاندار افزايش پيدا ميكند , آنها توانستند اين فرايند را در كشت انگل تقليد كند .

بطوريكه مرحله Log ( فاز لگاريتم ) غيرعفوني و مرحله خاموشي يا تثبيت عفوني بوده است .آنها اين مراحل را به ترتيب پيش چرخه اي (Procyolic ) و فوق چرخه اي ( Metacyolic ) پروماستيگوت ناميدند .

پروماستيگوت هاي متاسيكلي ليشمانيا ماژور را مي توان با عدم توانايي آگلوتينه كردن لكتين , آگلوتيمين بادام زميني تشخيص داد .

شكلهايي از يك مقاله مربوط به تغييرات كربوئيدرات بين پروماستيگوتهاي ليشمانياي ماژور عفوني و غيرعفوني .دو گالاكتوز متصل به لكتين و آگلوتينين بادام زميني ( PNA ) و آگلوتنين كرچك (RCA ) مي توانند 100% پروماتيسگوت هاي فاز Log را آگلوتينه نماينددر حالیکه فقط 50 در صد پروماستیگوت هامرحله تثبیت راآگلوتینه می کنند افزودن mMD 10گالاكتوز مانع از آگلوكتيناسيون ميشود

عنوان: تخم نوعي كرم انگلي در كنترل التهاب تأثير دارد
پيش از اين نيز ثابت شده بود آلودگي آزمايشي به كرم انگلي اسكيستوم از آنافيلاكسي و التهاب ريوي شبيه آسم جلوگي

محققان از تأثير تخم نوعي كرم انگلي در كنترل التهاب خبر دادند.
به نقل از Health day، دانشمندان ايرلندي دريافتند نوعي كرم انگلي بنام «اسكيستوم مانسوني» در بدن انسان مولكولي با ويژگي هاي ضدالتهابي قوي آزاد مي كند كه براي مقابله با التهاب حاد كاربرد دارد.
به گفته پژوهشگران اين كرم ها با تأثيرگذاري بر دستگاه ايمني بدن آنرا براي حفاظت در برابر شرايط نامطلوب تحريك مي كنند.

هیچ نظری موجود نیست: